تقویم جلالی
در 18 فروردين 444 يزدگردي مطابق با 8 رجب 467 و يا 14 اسفند 453 هجري شمسي؛ با فرمان سلطان جلال الدين ملکشاه سلجوقي، جلسهاي برگزار شد براي تغيير تقويم که شامل افرادي همچون: منجم جوان، عمر خيام نيشابوري(متولد 8 خرداد 420 هـ ش)، عبدالرحمن خازني، بهرام( منجم مخصوص ملکشاه)، ابوالمظفر اسفزاري، ابن کوشک بيهقي، حکيم ابوالعباس لوکري، ميمون بن نجيب واسطي بود.
بعد از گذشت 4 سال تحقيق، متوجه شدند که نوروز سال 488 يزدگردي، 18روز زودتر از بهار شروع شده؛ براي حل اين مشکل 18 شبانه روز را کبيسه کردند. يعني با اين کار 19 فروردين 448 يزدگردي، نوروز اعلام شد؛ که به نوروز سلطاني نام گرفت. در نهايت اين تقويم را به اسم سلطان آن دوره يعني سلطان جلال الدين ملکشاه، تقويم جلالي نام گرفت. سال 488 يزردگردي شامل 383 روز بود که سال کبيسه ملکشاهي نام گرفت.
شروع تقويم جلالي از جمعه اول فروردين 458(هـ ش) مطابق با 15 مارس 1079 ميلادي و 10 رمضان 471 ميباشد. تقويم جلالي: 12 ماه(30 روزه) با 5 يا 6 روز اضافه تر بود که روز هاي اضافه به آخر ماه اسفندارمذ اضافه ميشد.
شروع تقويم جلالي از جمعه اول فروردين 458(هـ ش) مطابق با 15 مارس 1079 ميلادي و 10 رمضان 471 ميباشد. تقويم جلالي: 12 ماه(30 روزه) با 5 يا 6 روز اضافه تر بود که روز هاي اضافه به آخر ماه اسفندارمذ اضافه ميشد.
تقويم جلالي چيست؟
اين تقويم را يکي از دقيقترين گاهشمارها دانستهاند، زيرا تا پيش از تنظيم تقويم جلالي، «کبيسه»ها يا حساب نميشدند و يا به شکلي در تقويم جاي ميگرفتند که باز هم مشکلات خود را داشت؛ بنابراين، آنچه گاهشمار جلالي را برجسته کرده است، شيوه محاسبه کبيسههاست.
کبيسهگيري گاهشمار جلالي در برابرسازي ماههاي سال با حرکت واقعي خورشيد در منطقه البروج و نيز محاسبه سال و تطبيق سرآغاز آن با نقطه اعتدالي، در مقايسه با ساير گاهشماريهاي خورشيدي، از جمله گاهشمار ميلادي بهمراتب دقيقتر است. چراکه تقويم جلالي علاوه بر کبيسههاي معمول چهارساله از کبيسه پنج ساله نيز استفاده کرده است.
درباره? روش کبيسهگيري جلالي نظرهاي متفاوتي وجود دارد و بيشتر عقيده بر اين است که در آغاز امر روشي خاص اعمال نشده و سالهاي کبيسه در آن مانند تقويم رسمي کنوني ايران ثابت نبوده و کبيسه کردن مطابق با نتايج رصد سالانه بوده است.
طبق کبيسههاي پيشنهاد شده از جمله زيج ايلخاني تقويم جلالي داراي يکدوره 128 ساله با جمعا 31 روز کبيسه مي باشد. هر دوره کبيسه گيري 128 ساله شامل يک زيردوره 29 ساله و سه زيردوره 33 ساله است که هر زيردوره يک کبيسه با فاصله پنج ساله در آغاز، پيش از کبيسههاي چهارساله دارد. با اين شيوه کبيسه گيري، سال جلالي 365?2421875 روز و ميزان دقت آن يک روز در هر 88?574 سال ميباشد.
طبق کبيسههاي پيشنهاد شده از جمله زيج ايلخاني تقويم جلالي داراي يکدوره 128 ساله با جمعا 31 روز کبيسه مي باشد. هر دوره کبيسه گيري 128 ساله شامل يک زيردوره 29 ساله و سه زيردوره 33 ساله است که هر زيردوره يک کبيسه با فاصله پنج ساله در آغاز، پيش از کبيسههاي چهارساله دارد. با اين شيوه کبيسه گيري، سال جلالي 365?2421875 روز و ميزان دقت آن يک روز در هر 88?574 سال ميباشد.
در کبيسه گيري پيشنهاد شده توسط ذبيح بهروز، يک دوره بزرگ 2820 ساله وجود دارد که مورد توجه احمد بيرشک نيز قرار گرفته است. در طي اين دوره بزرگ ساعت تحويل سال تکرار ميشود و شامل 22 دوره 128 ساله سابق به علاوه يک کبيسه چهارساله مي باشد. در نتيجه دوره بزرگ يک زيردوره 37 ساله در انتها دارد. در اين شيوه سال خورشيدي 365?24219858 روز و ميزان دقت آن يک روز در هر 4761905 سال ميباشد؛ که شيوه اخير دقيقترين کبيسهگيري سال خورشيدي ميباشد.
گاهشمار جلالي را در هماهنگي با سال اعتدالي دقيق ترين گاهشمار جهان دانستهاند. در برابر تقويم اروپايي که در هر 3226 سال يک روز خطا دارد، گاهشماري جلالي در هر 116529 سال يک روز خطا دارد
مبدع تقويم جلالي
چنان که ميدانيم هر سال 365 روز و پنج ساعت و 48 دقيقه و 49 ثانيه است و منظور از کبيسه همين پنج ساعت و اندي است که منجمان از قديم در اين فکر بودهاند که با آن چه کنند. در دوره ساساني، پس از هر 120 سال، يک سال را به صورت چرخشي 13 ماهه حساب ميکردند. به اين معنا که پس از 120 سال اول، فروردين دو ماه و بعد از 120 سال دوم، ارديبهشت دو ماه و به همين ترتيب تا اسفندماه در نظر گرفته ميشد تا کبيسه محاسبه شود. پس از اسلام اين کار به فراموشي سپرده شد و در نتيجه، بين سال عرفي و سال حقيقي اختلاف به وجود آمد؛ به طوري که ديگر نوروز، يعني اول فروردين، با اول بهار مطابقت نداشت. اين بود که جلال الدين ملک شاه از گروه از اخترشناسان که خيام جوان در رأس آنها بود، خواست که اين مشکل را برطرف کنند. آنها وقتي که رصد کردند، ديدند که 21 روز از سال طبيعي جلو افتادهاند، يعني متوجه شدند که روز نوروز آنها در 21 فروردين واقع شده و به همين دليل، آنها در سال 458 هجري سال خود را 20 روز عقب کشيدند.
روز سرآغاز اين گاهشمار، اول فروردين سال 1 جلالي (458 هجري خورشيدي)، برابر نهم رمضان سال 471 هجري قمري قراردادي (دهم رمضان سال 471 هجري قمري هلالي) و مطابق با 15 مارس 1079 ميلادي جولياني (21 مارس 1079 ميلادي گرگوري) مي باشد. در اين گاهشماري روز اول سال طوري تنظيم شده است که با برابري بهاري که نوروز ناميده ميشود، همگام شود و در پايان سالها 365 يا 366 روز دارند.
همچنين سال قمري در هرسال ده روز با سال حقيقي اختلاف دارد که موجب اختلالات و اشکالات زيادي در محاسبات مي شد، اما با اختراع تقويم جلالي و استفاده از آن اين مشکل برطرف شد.
. در ايران تا قبل از مشروطه گاهشمار جللالي مورد قبول نبود؛ اما در سال 1329 هجري قمري مطابق با 1289 هجري خورشيدي، تمامي نامها و مدت زمان ماهها (تعداد روزهاي هر ماه) در شکل تقويم هجري شمسي تغيير کرد و دوباره با تغيير تعداد روزهاي هر ماه و اسمهاي هر 12 ماه در سال 1304 هجري خورشيدي، بلاخره در مجلس شوراي ملي به گاهشمار رسمي ايران شناخته شد.
گاهشمار ايران و گاهشمار افغانستان از روي گاهشمار جلالي به وجود آمده است.
گاهشمار ايران و گاهشمار افغانستان از روي گاهشمار جلالي به وجود آمده است.